جدول جو
جدول جو

معنی فیس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

فیس کردن
افاده کردن، خود نمائی
تصویری از فیس کردن
تصویر فیس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فیس کردن
((کَ دَ))
فخر فروختن، تکبر کردن
تصویری از فیس کردن
تصویر فیس کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خیس کردن
تصویر خیس کردن
مرطوب کردن تر کردن، شاشیدن (بچه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیس کردن
تصویر پیس کردن
دو رنگ کردن ابلق ساختن خلنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فین کردن
تصویر فین کردن
آب بینی را خارج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیس کردن
تصویر خیس کردن
((کَ دَ))
مرطوب کردن، کنایه از شاشیدن از شدت ترس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فین کردن
تصویر فین کردن
((کَ دَ))
تخلیه کردن آب بینی
فرهنگ فارسی معین
отправить факс
دیکشنری فارسی به روسی
надіслати факс
دیکشنری فارسی به اوکراینی